مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ هر چند که شهر مشهد بر روی زمینهای حاصلخیز و پرآب سناباد نوغان پا گرفت و گسترش یافت، اما آن رونق اقلیمی و وفور منابع زیرساختی، چندان نپایید. دیری نگذشت که خشکسالیهای مکرر بر منطقه حاکم شد و طی قرنهای بعدی، اثر چندانی از آن رونق و زیبایی که «مَسعَر بن مُهَلهِل» مشهور به «ابودلف ینبوعی» وصف آنها را در سفرنامه خود آورده است، به جا نماند.
مشهد از همان قرنهای نخستین شکلگیری، درگیر خشکسالی بود؛ آنقدر که قنات دیرپای سناباد خشکید و طبق گزارش «بیهقی»، به همت «ابوالحسن عراقی دبیر»، دیوانسالار دربار غزنویان، در ابتدای قرن پنجم هجری قمری دوباره جریان یافت و برای مراقبت و نگهداری از آن، املاکی وقف شد. کمبود آب، طبعا بر توسعه فضای سبز هم تأثیر میگذاشت. اما اجداد ما، با هوش سرشار خود، تدبیری اندیشیده بودند که از چندهزار سال پیش به این سو، در چنین موقعیتهایی کلید حل مشکل بوده است.
اطراف مشهد، پر از قناتهای متعددی بود که آب پاک و زلال را از فرسنگها دورتر به شهر میرساندند و اسباب رونق آن را فراهم میکردند. با چنین تدبیری، توسعه فضاهای سبز و باغات در مشهد و حومه آن رو به فزونی نهاد و شهر، بهویژه در جناح غربی که هم ارتفاع بیشتری داشت و هم ورودی شمار بیشتری از قناتها بود، صاحب باغهای بزرگ و سرسبزی شد که به سبک باغهای ایرانی تزیین شده بودند.
از قدیمیترین این باغات میتوان به «چهارباغ» اشاره کرد که حوالی سال۸۲۱قمری (۷۹۷خورشیدی) و همزمان با اتمام بنای معظم مسجد گوهرشاد، بنیان نهاده و بعدها به دارالحکومه و پس از آن در دوره افشاریه، به مقر فرمانروایی سراسر سرزمین پهناور و باستانی ایران تبدیل شد. پس از آن، باغهای مصفا در تاریخ مشهد سربرآوردند.
بیشتر این باغها، بعد از دوره صفویه، در مسیر خوشمنظر بالاخیابان قرار داشتند؛ «باغ سالار»، «باغ آصفالدوله»، «باغ خاننایب»، «باغ عنبر» و.... محدوده بالاخیابان و بخشهای غربی محله سراب و تا حدودی نوغان، پر از اراضی مشجر و سرسبز بود. خانیکوف که در حدود سال۱۲۳۹ خورشیدی به مشهد آمده است، آن را جزیرهای سرسبز میداند که در میان کویری خشک، چشمنوازی میکند. باغ «هشتآباد» یا «عشرتآباد» امروزی، در میانه این جزیره سبز و در ضلع شمال غربی آن واقع بود و حکایت امروز ما، بخشی از سرگذشت این نگین سبز تاریخ مشهد است.
درباره نام این باغ قدیمی و اینکه باید آن را «عشرتآباد» بنامیم یا «هشتآباد»، ادعا و حرف و حدیث بسیار است که البته خیلی از آنها پایه و اساس درست و حسابی ندارند؛ با این حال، میتوان دو روایت را نسبتا شایانبررسی دانست. روایت نخست نام اولیه این باغ را «عشرتآباد» میداند و برای آن سند درخوراتکایی ارائه میکند. در متون و اسناد قدیمی، نام «عشرتآباد» به فراوانی مورد استفاده قرار میگرفت.
افزون بر سند وقفی سادات رضوی، مربوط به دوره صفویه (۱۰۳۸ قمری)، میرزا محمدباقر رضوی در کتاب «شجره طیبه»، ضمن اشاره به مرافعات اولاد واقف در قرن۱۲قمری، «باغ عشرتآباد مع یخدان باتمام» را بخشی از موقوفه ساداترضوی دانسته است. از سوی دیگر، در سندی متعلق به سال۱۱۴۶قمری (۱۱۱۲خورشیدی-۲۹۱سال قبل) از «استاد مهدیچاهجوی» بهعنوان مقنی قنات «عشرتآباد» نام برده میشود (سند شماره۳۵۳۲۹ در مجموعه مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
در طومار مشهور «علیشاهی»، مربوط به دوره افشاریه، از «قنات عشرتآباد» به عنوان بخشی از موقوفات آستانقدسرضوی یاد شده است و در اسناد دوره قاجار هم نشانههای فراوانی از نام «عشرتآباد» وجود دارد. بهعنوان نمونه میتوان به سند شماره۳۸۹۱۵ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی اشاره کرد که در آن به مالیات املاک مزرعه «عشرتآباد» در سال۱۲۶۳قمری (دوره محمدشاه قاجار) پرداخته شده یا سند شماره۱۲۵۱۰ در همان مرکز که مربوط به سال۱۲۵۴ قمری است و به «اجارهنامچه و مصالحه دو زوج از مزرعه عشرتآباد» اشاره دارد یا طومار «عضدالملک» (مربوط به ۱۲۷۳ قمری) که در آن حدود قنات عشرتآباد را «خندق شهر»، «محمدآباد نوغان»، «باغ آقارجب و استاد عباس» و «قبرستان» دانسته و آن را موقوفه مطلقه آستانقدسرضوی فرض کرده است.
شرح سند: سندی مربوط به سال ۱۱۴۶ قمری (اواخر دوره صفویه) که در آن از استاد مهدی چاهجوی
به عنوان مقنی قنات عشرت آباد یاد و برای وی مقرری تعیین شده است.
افرادی که نام «عشرتآباد» را مقدم بر «هشتآباد» میدانند، معتقدند که «عشرت» در تغییرات واژگانی میان عوام به «عَشت» و سپس به «هشت» تبدیل شده است و به این ترتیب، در دورههای متأخر، باغ را با نام «هشتآباد» شناختهاند. هرچند که در مقدم بودن نام «عشرتآباد» بر «هشتآباد» نمیتوان تردید کرد، اما تغییر لحن واژگانی این کلمه بهصورتی که گفته شد، کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
بههمیندلیل، دیدگاه دیگری را هم میتوان مطرح کرد که دستکم میتواند نشاندهنده ریشه واژه «هشتآباد» باشد؛ به این ترتیب که «هشت» را تغییر یافته «وهشت» فرض کنیم که در فارسی قدیم، معادل «بهشت» بوده است. آرتور کریستینسن در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» به نام «وهشتآباد» اشاره کرده که اسم پیشین بصره است که قبل از ورود اسلام، در عهد ساسانیان به این نام خوانده میشد؛ بنابراین، دور از تصور نیست اگر نام «هشتآباد» را همان «وهشتآباد» یا «بهشتآباد» بدانیم.
نکته دیگری که باید در اینجا مورد تأکید قرار گیرد آن است که اصولا نام باغ هشتآباد یا عشرتآباد در نقشههای مهمی مانند نقشه «کلنل دالمج»، مربوط به اواخر اسفندماه سال۱۲۴۸خورشیدی، وجود ندارد و در محدوده باغ، عنوان عمومی «باغات مشجر بالاخیابان» به چشم میخورد و به نظر میرسد که باغ مذکور یا وسعتی نداشته، یا از شهرت چندانی برخوردار نبوده است. به نظر میرسد که استفاده از عنوان «باغ هشتآباد» در منابع و اسناد دوره پهلوی باب شده باشد.
چنانکه در اسناد مربوط به شفاخانه رضوی، مربوط به سال۱۳۰۷خورشیدی، از آن یاد کردهاند یا در دهه۱۳۴۰خورشیدی، «لطفا... مفخم» از کوچهای به نام «باغ هشتآباد» یاد میکند. جالب اینجاست که حتی در همین دوره هم نویسندگان بین انتخاب دو واژه مردد بودهاند و نویسندگان «گزارش مکتب شاپور» در سال۱۳۱۳خورشیدی از عنوان «کوچه مزار عشرتآباد» برای معرفی دوازدهمین کوچه عمود به شمال بالاخیابان (از سمت حرم رضوی) استفاده کردهاند.
مهدی سیدی در کتاب ارزشمند و خواندنی «نگاهی به جغرافیای تاریخی مشهد» مینویسد که «محله کاریز (که امروز میلکاریز خوانده میشود) اراضی وسیعی بوده که باغ عشرتآباد (هشتآباد بعدی) را هم شامل میشده است.» هرچند که او دیدگاه خود را در صفحات بعدی تخصیص میزند و مینویسد: «عشرتآباد مزرعهای بزرگ شبیه شهرچهای در شمال غرب باروی شهر مشهد بوده که بخشی از آن هم در داخل باره (شهربند) قرار داشته است.»
به نظر میرسد که این دو دیدگاه، نفیکننده یکدیگر نباشند، اما باز هم نمیتوانند بهتمامی گره از شناسایی مکان دقیق و امروزی باغ عشرتآباد باز کنند.
در این زمینه شاید دو سند درخوراتکا و بررسی باشند؛ نخست طومار عضدالملک که به آن اشاره کردیم و دیگری سندی مربوط به تأسیس «شفاخانه مردانه» در باغ عشرتآباد که مربوط به سال۱۳۰۷خورشیدی است. در این سند که با شماره۶۶۴۹۶ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، متن قرارداد اجاره منزلی در کوچه «حوض لقمان» آورده شده است:
«قرارداد اجاره یک باب منزل واقع در کوچه حوض لقمان ملکی علیامحترمه زرینتاج، صبیه آقای حاجمیرزاحسنخان (جلالالدوله)، زوجه آقای میرزایوسفخان صُنعی، ... برای مدت دو سال... [برای تأسیس شفاخانه زنانه]... [شروط قرارداد]... از طرف آستانقدس حق ندارند روی کوچه را وصل به باغ هشتآباد که مرکز شفاخانه مردانه است بنمایند، چنانچه وصل نمایند اختیار فسخ با موجر معزی است.» از متن این قراردادِ رسمی چنین بر میآید که باغ هشتآباد، گسترهای نسبتا وسیع داشته و محدوده امروزی خیابان عشرتآباد را تا قلب بافت قدیمی و بخشهایی از محله نوغان در بر میگرفته است.
با در نظر گرفتن گزارش طومار عضدالملک و با عنایت به محتوای نقشه دالمج، میتوان منطقه حدودی استقرار باغ عشرتآباد را تا یافتن سند و نقشه دقیقتر چنین تصویر کرد؛ از یک سو به باروی شهر، از سوی دیگر به حاشیه قبرستان و از سمت شرق تا حدود کوچه حوض لقمان و تکیه «کوچه نو».